صاحبدلان

فرهنگی . اجتماعی . ادبی

م . توحیدی
م . توحیدی

به وبلاگ من خوش آمدید http://mata.lxb.ir
mata.1952@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس mata.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

صاحبدلان

زندگی سلام

گلشن چت

مطالب اخير

داریوش شاه

اصول کلی مکتب فکر دکتر شریعتی

عاشق زندگی

روز و روزگارتان خوش باد

دوست یا برادر

دشمننی روسیه با ایران

ما نابیناییم!

برگی از تقویم تاریخ

فقه آسان

قدیما

افراد منفی

سخن گفتن با خدا

آداب شریعت

نام خانوادگی

نگفتمت مرو آنجا

همه ما شریک جرم هستیم

بهترین ها

اگر برای ....

سلام صبح بخیر

ایام گل و یاسمن و عید صیام

سلام عید فطر

شب آمرزش و غفران

خوش بینی و فعالیت های اجتماعی

روزتون بخیر

قبله ی آمال

عجب و تکبر

گناه و گناهکار

یک نامه دوستانه برای بانوی من

انسانهای نیکوکار

هر چیز و هر کار در زمان خودش باید انجام شود

آتش به اختیار

دوست خوب من سلام

آنانکه نمی اندیشند.

مذهب چیست؟

ماه کنعانی من

فاصله تولد تا مرگ

حجاب

عزت نفس داشته باش

شیخ و شیطان

متفاوت باش

نويسندگان

م . توحیدی

پیوند های روزانه

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


سئوال ؟؟؟؟؟

چرا در میان این همه داستان در قرآن، قصه عشق و دلدادگی یوسف و زلیخا، احسن القصص شد؟
قصه‌ی عشق یک زن متاهل به پسر مجرد، عشق زن مسن به پسر جوان، عشق ملکه به غلامش (پسرخوانده)!
آیا عشق یک زن متاهل به مرد دیگر ناپسند و گناه نیست؟ اصلا چرا هیچ حرفی از شوهر زلیخا نزده؟
چرا با اینکه قرآن این قصه رو گفته و در آخر بهم می‌رسند، عیب‌جویی و تحقیر در بیان داستان صورت نگرفته؟ و البته حظ عشق رو به کام خواننده به وجود می‌آورد؟ 
چرا قرآن این قصه رو با آب و تاب، شیرین و دل‌چسب و به اصطلاح تا این حد رمانتیک و دراماتیک تعریف کرده؟ 
زلیخا مهمونی ترتیب دا‌ده و زنان مصر رو دعوت کرده؛ بعد چاقو و ترنج دست‌شون می‌ده و یوسف وارد می‌شه و ....
 چرا به جای تنبیه و سنگسار زلیخا، او فرصت پیدا می‌کنه تا حقانیت این عشق رو به دیگران اثبات کنه؟
 چرا متدینین و مسلمانان با خدا سر این داستان نمی‌جنگند؟
 فکر کنید اگر غیر از قرآن، قرار بود این داستان چاپ و منتشر بشه، محال بود از ممیزی ارشاد بتونه رد بشه!
مگه میشه الگوی عشق متاهل به غیر همسرش رو شرح و بسط داد ! 
چرا در قرآن وقتی شرح عاشقی زلیخا رو می‌ده، شوهرش و خانواده‌اش اون رو به جرم ناموسی نمی‌کشن؟
چرا توی قرآن نمی‌گه زلیخا باید سنگ‌سار بشه و داستان به جای اینکه به وصال برسه به سنگسار نمی‌رسه؟ به خصوص اینکه زن، متاهل است! 
 
آیا تا حالا به این‌ها فکر کرده‌اید؟

یک شنبه 26 تير 1401برچسب:,

|

صدقه

  راههايی برای صدقه دادن از دكتر محمد العريفی

١: چند عدد صندلی بخريد و در مسجد   بگذاريد هركس بر آن نشست و نماز خواند برايتان أجر نوشته ميشود.

 ٢: در كنار پنجره اتاق خوابت يك كاسه آب و يا غذا برای پرندگان بگذار و به اين كار عادت كن.  

 ٣:يك پيژامه و جوراب (پوشاك هر نوع) در يك پاكت بزار و به كارگری زحمت كش هديه كن.

 يك جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار كه مرتكب گناهی شدی  هزار تومان و يا چند درهم در اون بنداز و بعد از يك ماه اون رو باز كن و به نيازمندی بده و هر ماه اون رو تكرار كن.

 دعای ورود و خروج به منزل رو در دو ورقه بنويس و در آسانسور و يا (در خروجی ها و ورودی ها) نصب كن تا عابران با خواندن آن اجر ببرند و تو نيز اجر ببری.

 بخشی از حقوقت را برای كفالت يتيم هزينه كن.

 در اجتماعات خانوادگی كه در حال استراحت به سر ميبريد يك كارتون آب به نيت صدقه بر ميت  و يا مريض توزيع كن.

 كارتون آب و آب ميوه خنكی را به كارگرانی كه در بيرون منزلتان در حال حفر هستند اهدا كن تا در هنگام شدت گرمای روز از آن استفاده کنند.

 اگر در حال زدن بنزين هستيد باقی پول را به كارگر پمپ بنزين بده به نيت صدقه 

تعدادی قرآن كريم را در مساجد بگزار تا مردم آن را بخوانند و شما صاحب أجر بشويد هر حرف ده حسنه نوشته ميشود  تصورش را بكن چقدر أجر به تو خواهد رسيد.

 آسان ترين راه صدقه به مردگان اگر مقداری آب در بطری شما به جا مانده آن را بر درخت كنار خيابان بده و نيت صدقه ڪن.

 بر قلب هر مسلمانی شادی وارد كن (با لبخند با سخن نيكو با كمكی كوچك و ...) بخصوص انسانهای افسرده.

 خنده و سلام بر نشسته ها و سخنان نيكو نيز يك صدقه است.

 هنگام خوابيدن هركس را كه به تو بدی كرده و يا غيبت و سخن چينی و يا ظلمی به تو كرده را ببخش به همين راحتی

اين صدقه است.

یک شنبه 12 تير 1401برچسب:,

|

حکایتی از عبید زاکانی

زمانی که ابن سینا از همدان فرار کرد به بغداد رفت￸، آنجا مردی را دید که دارو میفروخت و ادعای طبابت می کرد￸

ابن سینا ایستاد و به تماشا مشغول شد￸

زنی پیش طبیب آمد و ظرف ادرار یک بیمار را به او داد؛ طبیب درجا گفت که بیمار یهودیست￸

به زن نگاه کرد و گفت تو خدمتکاری؟ زن گفت بله￸

 گفت دیروز ماست خورده ای؟ زن گفت بله￸

 گفت از مشرق آمده ای؟ زن گفت بله￸

 مردم از علم طبیب متعجب شده بودند و ابن سینا نیز در حیرت فرو رفته بود￸

 نزدیک رفت و به طبیب گفت این ها را از کجا فهمیدی؟￸

 طبیب گفت از آنجا که فهمیدم تو ابن سینا هستی￸،  ابن سینا باز در تعجب فرو رفت￸

 بالاخره با اصرار زیاد طبیب پاسخ داد زمانی که آن زن ظرف ادرار را به من داد از نوع لباسش￸ فهمیدم که یهودیست￸، دیدم لباسهایش کهنه است فهمیدم که خدمتکار است￸

و از آنجا که یهودیها به خدمت مسلمانها در نمی‌آیند آن فردی که به او خدمت میکند هم یهودیست￸

لکه ای از ماست بر روی لباسش دیدم فهمیدم که دیروز ماست خورده اند و به بیمار هم داده‌اند￸

خانه های یهودیان از طرف مشرق است و فهمیدم خانه او نیز در همانجاست،  ابن سینا گفت اینها درست￸ من را از کجا شناختی؟￸

 گفت امروز خبر رسید که ابن سینا از همدان فرار کرده است￸، فهمیدم که به اینجا می‌آید و به جز تو کسی متوجه این مکر من نمیشود و همه گمان میکنند که از غیب خبر دارم￸

  به نقل از کتاب کلیات عبید زاکانی؛ تصحیح پرویز اتابکی

پنج شنبه 9 تير 1401برچسب:,

|

دکتر هلاکویی

ما در سن 18 تا 22 سالگی باید وارد اصول اخلاقی بشیم یعنی به اونجا میرسم که میگم من حقیقت رو میگم 
حتی اگه من رو در آتش بسوزانند و به عدالت و انصاف عمل میکنم حتی وقتی که ممکنه همه من رو مسخره کنند.
 
به همین جهت است که بنده هرگز با دروغ مصلحت آمیز موافق نیستم چون همه ی دروغ ها مصلحت دارند بعلاوه اگر شما در جامعه ای باشید که همه دروغ مصلحت آمیز بگن 
 اولاً : دروغ گفتن با همه ی آسیبی که داره امری عادی میشه
دوم : این درغگویی آسیب هاش خیلی خیلی زیاده آسیب های دروغ گویی، بی اعتمادی، شک کردن، فریب، غیبت، اتهام و خیلی چیزهای دیگه ست و همین دروغ مصلحتی یک بی اخلاقی در سطح جامعه بوجود میاره .
 
در حالی که اگه شما حقیقت را بگوئید ای بسا در 1000 بار 5 بار هم ممکنه آسیب و ضرر باشه ولی 995 بار دیگه ش همه ی چیزهای بد و منفی در جامعه رو از بین میبره .
 
به همین جهت است که حقیقت رو همیشه باید گفت هر چی هم می خواه بشود، بشود عدالت رو باید اجرا کرد هر چیزی هم میخواد بشه ، بشه ما باید بدونیم 
وقتی با دروغ روی اصول اخلاقی پا میزاریم خود ما رنج میبریم و از پا در می آییم.
 .

چهار شنبه 8 تير 1401برچسب:,

|

دست بوسی

منع از "دست بوسی" در فقه و اخلاق

 

خطرتملق و چاپلوسی در گفتار و رفتار برخورد امام صادق در رابطه با دست بوسی

خطر دو طرفه دست بوسی

دست بوسی وبردگی سیاسی و اجتماعی

شرائط دست بوسی از نگاه: 

فیض کاشانی، منفیِ امام ، استاد مطهری، شهید بهشتی، آیت الله جوادی، علامه حسن زاده به "دست بوسی"

:

آدم از بی بصری بندگی آدم کرد

گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد

یعنی در خوی غلامی ز سگان پست تر است

من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد

اقبال لاهوری

.

چهار شنبه 8 تير 1401برچسب:,

|

ویل دورانت و اندیشه های او

ویل دورانت مورخ، فیلسوف و نویسنده آمریکایی و مولف «تاریخ تمدن» که ایرانیان را مردمانی میهن‌دوست، متفکر و باهوش خوانده است پنجم نوامبر سال ۱۹۸۱ در گذشت.
 وی در سال ۱۸۸۵ به دنیا آمده و ۹۶ سال عمر کرده بود.
او اعتراف کرده است که بدون زن دلبندش، آریل، موفق به نوشتن تاریخ تمدن چندین جلدی خود نمی شد ،که کار تحریر آن نیم قرن طول کشید.
 اثر او که جلد به جلد پس از آماده شدن انتشار می‌یافت جمعا در ۱۷ میلیون نسخه چاپ شده است.
 
دورانت (ویلیام جیمز دورانت) مطالب کتاب را به «آریل» دیکته می کرد. 
علاقه این زن و شوهر به هم به قدری بود که در سال ۱۹۸۱ پس از انتقال دورانت به بیمارستان، آریل از لحظه ای که از دکتر شنید که شانس زنده ماندن شوهرش اندک است دیگر لب به غذا نزد تا در گذشت.
 قلب دورانت نیز پس از این که شنید آریل فوت شده از حرکت باز ماند و به او پیوست و زن و شوهر در یک روز در کنار هم دفن شدند. 
آریل ۱۳ سال جوانتر از دورانت و قبلا شاگرد او بود.
 
خانواده آریل از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بودند و هنگام ورود به آمریکا، آریل یک ساله بود.
 
«دورانت» پیش از نوشتن کتاب تاریح تمدن، کتب تاریخ فلسفه، اصول حکمت و مسائل اجتماعی دوران معاصر را تالیف کرده بود.
 
دورانت از جوانی به سوسیالیسم به عنوان روشی که خواهد توانست به برابری انسانها در طول زندگانی و رفاه و سعادت آنان بیانجامد دلبست و بر خلاف نظر مادرش که مایل بود پسرش کشیش شود به تحصیل تاریخ، فلسفه و ادبیات پرداخت و مدرس شد و سپس به پژوهش و کار تالیف پرداخت.
 
مردم قدرشناس نام دورانت را که به دریافت عالیترین نشان آزادی نائل شده و «بنیاد دورانت» به ارتقاء فرهنگ و ادبیات سرگرم است نه تنها برخیابانهای شهرها و مدارس و دانشکده‌ها گذارده‌اند بلکه شهرک‌های متعدد، روزنامه و حتی هتل به‌نامش نامگذاری کرده‌اند.
 
رشته سخنرانی‌های دورانت درباره ادبیات ایران در دهه ۱۹۵۰ در دانشگاه کلمبیا، بیش از پیش مردان متفکر میهن ما در قرون وسطا را به جهانیان شناسانید.
وی یک جلسه تمام، تنها به تفسیر این بیت حافظ پرداخته بود که گفته است:
 غلام و بنده آنم که زیر چرخ کبود ـ 
زهر چه قید تعلق پذیرد آزاد است.
 
دورانت درباره فردوسی گفته است که در میهن دوستی، همتای فردوسی به دنیا نخواهد آمد و از این بابت، ایران درجهان سرزمینی منحصر به فرد است.
مروری بر نوشته‌های او این نکات مهم را به دست می دهد:
تمدن با نظم عمومی آغاز می شود، با آزادی رشد می کند و در هرج و مرج و بی قانونی از میان می رود، و من کشف کرده ام که «آزادی» محصول «نظم» است ؛ ملتی که از یک آموزش وپرورش خوب و پیشرفته بهره بگیرد به همه چیز خواهد رسید؛
اگر دولتمردان روزهای پیری و ناتوانی خود را بتوانند در نظر بیاورند کمتر به ناتوانان ظلم خواهند کرد.
 مروت یعنی ستم روانداشتن به مغلوبِ برکنار شده، شکست خورده و ناتوان.
تمدن را نمی شود با فتح و غلبه از میان برد؛ تمدن تنها از درون تخریب می شود؛ مدنیت در جامعه با رعایت تساوی حقوق انسانها شکوفا و بارور می شود و تبعیض ریشه آن را می خشکاند. 
اگر رودخانه تمدن دیواره و سیل گیر نداشته باشد ممکن است ویرانگری کند. 
مردم برای فرزندانشان به جای مال باید مدنیت به ارث بگذارند.

شنبه 4 تير 1401برچسب:,

|