صاحبدلان

فرهنگی . اجتماعی . ادبی

م . توحیدی
م . توحیدی

به وبلاگ من خوش آمدید http://mata.lxb.ir
mata.1952@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس mata.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

صاحبدلان

زندگی سلام

گلشن چت

مطالب اخير

داریوش شاه

اصول کلی مکتب فکر دکتر شریعتی

عاشق زندگی

روز و روزگارتان خوش باد

دوست یا برادر

دشمننی روسیه با ایران

ما نابیناییم!

برگی از تقویم تاریخ

فقه آسان

قدیما

افراد منفی

سخن گفتن با خدا

آداب شریعت

نام خانوادگی

نگفتمت مرو آنجا

همه ما شریک جرم هستیم

بهترین ها

اگر برای ....

سلام صبح بخیر

ایام گل و یاسمن و عید صیام

سلام عید فطر

شب آمرزش و غفران

خوش بینی و فعالیت های اجتماعی

روزتون بخیر

قبله ی آمال

عجب و تکبر

گناه و گناهکار

یک نامه دوستانه برای بانوی من

انسانهای نیکوکار

هر چیز و هر کار در زمان خودش باید انجام شود

آتش به اختیار

دوست خوب من سلام

آنانکه نمی اندیشند.

مذهب چیست؟

ماه کنعانی من

فاصله تولد تا مرگ

حجاب

عزت نفس داشته باش

شیخ و شیطان

متفاوت باش

نويسندگان

م . توحیدی

پیوند های روزانه

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


آگاهی و خرد

باور کنید اگر بچه‌های ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت،

و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود،

و ندانند که آیا با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست، هیچ چیزی از خلقت خداوند کم نمی‌شود؛ اما اگر آن‌ها زندگی کردن را، عشق ورزیدن را، عزت نفس را، تاب آوری و عدم پرخاشگری را تمرین نکنند، زندگی‌شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالی‌ها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.

لطفاً برای بچه‌های ما شعر بخوانید، به آنها موسیقی بیاموزید، بگذارید با هم آواز بخوانند،

اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند،

بگذارید وقتی خوابشان می‌آید بخوابند و وقتی مغزشان نمی‌کشد یاد نگیرند.

 لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند، فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید، زبان‌شان را برای نقد، آزاد بگذارید و از وحشت آنچه شما مقدس می‌پندارید، به لکنت نیندازید بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق و ریا را در آنها نهادینه نکنید.

اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دست کم هوای همدیگر را داشته باشیم، نداشته‌ها و تنگناها و غم‌ها و عقده‌های خود را به کلاس‌ها نبریم.

شما را به خدا در کلاس‌های‌تان خدایی کنید، نه ناخدایی شاید خدا به شما و ما رحم کند و کودکان‌مان خوب تربیت شوند

سه شنبه 30 آذر 1400برچسب:,

|

بهشت عجب جای مخوفی است

بهشت عجب جای مخوف و هولناکی است.

داعشی ها فکر می کنند به بهشت میروند،

طالبان فکر می کنند به بهشت میروند،

القاعده فکر می کند ب بهشت میرود

مابقی گروهک های  نیابتی مسلمان در تمام دنیا فکر می کنند به بهشت میروند

بودایی ها فکر می کنند به بهشت میروند،

هندو ها فکر می کنند ب بهشت میروند

مسیحی ها فکر می کنند به بهشت می روند.

انسانها را به بردگی می گیرند  و زندانی می کنند فکر می کنند به بهشت میروند.

فکر می کنند اگر هفت مسلمان شیعه رو بکشند ب بهشت میروند

یهودی ها فکر می کند به بهشت میرود.

وهابی فکر می کند به بهشت میرود. .

هرکدام  بخاطر عقیده دیگران را می کشند و فکر می کنند به بهشت میروند.

یک انتحاری زنان و  مردان و کودکان بی گناه رامی کشد و فکر می کند به بهشت میرود.

این بهشت چقدر زشت و کریه خواهد بود وقتی که این جماعات در آن باشند.

این بهشت از جهنم هم بدتر هست ...

در جهان تنها يك فضيلت وجود دارد و آن آگاهي و خرد است، در جهان

تنها يك گناه بزرگ و نابخشودنی وجود دارد آن هم جهل و نادانی است

سه شنبه 30 آذر 1400برچسب:,

|

سید احمد کسروی

 ۸ مهر زادروز احمد کسروی

(زاده ۸ مهر ۱۲۶۹ تبریز -- درگذشته ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ تهران) حقوقدان و نویسنده

سید احمد حکم‌آبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزید، تاریخ‌نگار، زبان‌شناس، پژوهشگر، حقوقدان، وکیل، و استاد حقوق دانشگاه تهران بود.

او در حوزه‌های تاریخ، زبان‌شناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامه‌نگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت و بنیانگذار جنبشی سیاسی اجتماعی با هدف ساختن یک «هویت ایرانیِ سکولار» در ایران، موسوم به جنبش «پاک‌دینی» بود.

وی خواستار مبارزه با «واپس‌ماندگی فکری و علمی» و روشن‌گری در تمامی وجوه زندگانی بود و از آنچه «اوضاع زندگی، خرافه‌گرایی و آداب اجتماعی» مردم می‌دانست انتقاد داشت.

آثار او بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبان‌های فارسی و عربی است که از مهم‌ترین آنها  می‌توان به دو کتاب تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هجده ساله آذربایجان اشاره کرد. وی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستین‌بار این نظریه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقه آذربایجان، پیش از رایج‌شدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به‌نام «آذری» یاد کرده‌اند، زبانی از خانواده زبان‌های ایرانی بوده‌ که این نظریه امروز در میان دانشمندان به‌طور عام پذیرفته شده‌است.

احمد کسروی در ۵۵ سالگی به وسیله مخالفان تفکراتش در ساختمان کاخ دادگستری تهران ترور شد.

سه شنبه 30 آذر 1400برچسب:,

|

عباس یمینی شریف

 
۲۸ آذر سالروز درگذشت عباس یمینی‌شریف
 ‍( زاده ۱ خرداد ۱۲۹۸ تهران -- درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۸ تهران ) شاعر و نویسنده ادبیات کودکان
 
یمینی‌شریف تحصیلاتش در رشته ادبیات و آموزش کودکان بود و اولین سردبیر مجله‌های «بازی کودکان» «کیهان بچه ها» و موسس دبستانهای روش‌نو و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و برنده جوایز متعدد در ادبیات کودک بود.  او بیش از ۳۰ اثر به‌صورت شعر و داستان به‌چاپ رساند و آثار متعدد چاپ نشده‌ای نیز برجای گذاشت.
وی از شاعرانی است که در سراسر عمر پربارش برای کودکان با زبان پاک و آهنگین شعر و ترانه سرود. او در خانواده‌ای که به‌شعر و ادب علاقه‌مند بودند رشد یافت و با تاثیر محیط ادبی از شعر بزرگان ادب فارسی از جمله حافظ و سعدی و مولوی آشنا شد و به‌سبب آشنایی خانوادگی با فرخی یزدی، با شعر او انس و الفتی پیدا کرد.
وی سرودن شعر برای کودکان را با تشویق استادان دانشگاهی به‌طور جدی ادامه داد و در سال ۱۳۲۱ اولین شعرش در روزنامه‌ای به نام نونهالان برای کودکان و نوجوانان و دیگر اشعارش در مجله سخن به‌چاپ رسید و
در سال ۱۳۲۴ اشعارش وارد کتابهای درسی شد و تاکنون نیز زینت بخش این کتب است.
با توجه به اهمیت ادبیات کودکان و از آنجایی که زیربنای تحولات ذهنی و فکری و اجتماعی و علمی آینده کشور است، او سعی کرد که ادبیات کودک را به‌خصوص در زمینه شعر به‌شکلی علمی و مطابق با روحیات کودکان با زبانی ساده و گیرا و خوش‌آهنگ تعالی بخشد. باید توجه کرد ساختن اشعار برای کودکان که به‌ظاهر آسان مینماید، کاری دشوار و حساس است و او در این زمینه کاملا موفق بود. وی شعر کودک را نه تنها از لفظ، بلکه از حیث معنی و مضمون ساده و گویا متناسب با فهم و تصور کودکان سرود و با جدیت و پشتکار، شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکان خارجی در آورد و به‌شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایران سازگار ساخت.
او با پیگیری و مداومت پنجاه ساله‌اش توانست شعر و ادبیات کودکان را با زبانی شیرین و ساده و با مضمونهایی آموزنده و پاک و قالبهایی مناسب و آهنگین رسمیت بخشد و راه را برای رهروان ادبیات کودک هموار سازد.
 
آثار:
آواز فرشتگان
نيم قرن در باغ شعر كودكان
گربه‌های شيپور زن
دو كدخدا
بازي با الفبا
فری به آسمان می‌رود
آوای نوگلان
در ميان ابرها
گلهای گوناگون
آه ايران عزيز
داستان خر و خركچی
خانه باباعلی
جدال در پرتگاه توچال
فارسی زبان ايرانيان
 و ....

یک شنبه 28 آذر 1400برچسب:,

|

عباس یمینی شریف

۲۸ آذر سالروز درگذشت عباس یمینی‌شریف
 
‍( زاده ۱ خرداد ۱۲۹۸ تهران -- درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۸ تهران ) شاعر و نویسنده ادبیات کودکان
 
یمینی‌شریف تحصیلاتش در رشته ادبیات و آموزش کودکان بود و اولین سردبیر مجله‌های «بازی کودکان» «کیهان بچه ها» و موسس دبستانهای روش‌نو و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و برنده جوایز متعدد در ادبیات کودک بود.  او بیش از ۳۰ اثر به‌صورت شعر و داستان به‌چاپ رساند و آثار متعدد چاپ نشده‌ای نیز برجای گذاشت.
وی از شاعرانی است که در سراسر عمر پربارش برای کودکان با زبان پاک و آهنگین شعر و ترانه سرود. او در خانواده‌ای که به‌شعر و ادب علاقه‌مند بودند رشد یافت و با تاثیر محیط ادبی از شعر بزرگان ادب فارسی از جمله حافظ و سعدی و مولوی آشنا شد و به‌سبب آشنایی خانوادگی با فرخی یزدی، با شعر او انس و الفتی پیدا کرد.
وی سرودن شعر برای کودکان را با تشویق استادان دانشگاهی به‌طور جدی ادامه داد و در سال ۱۳۲۱ اولین شعرش در روزنامه‌ای به نام نونهالان برای کودکان و نوجوانان و دیگر اشعارش در مجله سخن به‌چاپ رسید و
در سال ۱۳۲۴ اشعارش وارد کتابهای درسی شد و تاکنون نیز زینت بخش این کتب است.
با توجه به اهمیت ادبیات کودکان و از آنجایی که زیربنای تحولات ذهنی و فکری و اجتماعی و علمی آینده کشور است، او سعی کرد که ادبیات کودک را به‌خصوص در زمینه شعر به‌شکلی علمی و مطابق با روحیات کودکان با زبانی ساده و گیرا و خوش‌آهنگ تعالی بخشد. باید توجه کرد ساختن اشعار برای کودکان که به‌ظاهر آسان مینماید، کاری دشوار و حساس است و او در این زمینه کاملا موفق بود. وی شعر کودک را نه تنها از لفظ، بلکه از حیث معنی و مضمون ساده و گویا متناسب با فهم و تصور کودکان سرود و با جدیت و پشتکار، شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکان خارجی در آورد و به‌شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایران سازگار ساخت.
او با پیگیری و مداومت پنجاه ساله‌اش توانست شعر و ادبیات کودکان را با زبانی شیرین و ساده و با مضمونهایی آموزنده و پاک و قالبهایی مناسب و آهنگین رسمیت بخشد و راه را برای رهروان ادبیات کودک هموار سازد.
 
آثار:
آواز فرشتگان
نيم قرن در باغ شعر كودكان
گربه‌های شيپور زن
دو كدخدا
بازي با الفبا
فری به آسمان می‌رود
آوای نوگلان
در ميان ابرها
گلهای گوناگون
آه ايران عزيز
داستان خر و خركچی
خانه باباعلی
جدال در پرتگاه توچال
فارسی زبان ايرانيان
 و ....

یک شنبه 28 آذر 1400برچسب:,

|

داگلاس سیسیل نورث

داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»

 از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است. آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟!

 به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است. هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است.

 جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیاء را بیاموزند.» می‌گفت: «کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.»

 اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.

 بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد.

 عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املاء و انشاء نیاز به معلم و آموزش دارند. تربیت خودمان را آغاز کنیم

یک شنبه 28 آذر 1400برچسب:,

|

مولانا جلال الدین

( زاده ۶ ربیع الاول ۶۰۴ بلخ -- درگذشته ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قونیه ) شاعر عارف
 
جلال‌الدین محمدبلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی، از مشهورترین شاعران پارسی‌گوی است که القاب «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شد. در قرن‌های بعد القاب «مولوی» «مولانا» «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به‌کار رفته‌ است.  «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» همچنین "شمس" و "شمس تبریزی" تخلص هایی‌ست که از سروده‌های او به‌دست می‌آید. 
 در زمان تصنیف آثارش "همچون مثنوی" در قونیه در دیار روم شرقی "به اصطلاح آن روزگاران" می‌زیست. اگر چه كارهاى هنرى فرهنگى هميشه جهانى است و با این كه آثار جلال‌الدين بلخى به‌زبان فارسى منظوم شده، ليكن مردم عثمانى ديروز و تركيه امروز، او را از خود مى‌دانند. اگرچه مجموعه آثار او به‌همه جهانيان تعلق دارد.
بیشتر اشعار مولوی با زبان فارسی به‌رشته  نگارش درآمده است. پنجاه بیت از مجموعه سروده‌های وی به زبان‌های ترکی و چند بیت نیز به زبان یونانی که در قونیه رواج داشته به‌رشته نظم کشیده شده است.
آرایه ملمع همانند صنایع دیگر ادبی در آثار او به فراوانی دیده می‌شود که این خود در آن روزگار مرسوم بوده است.
"پارسی گو گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است"
پسر مولانا بنا به اعتراف خودش چندان به زبانهای ترکی و یونانی مسلط نبوده است:
"بگذر از گفت ترکی و رومی 
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این دو چه خوش همی خوش تازی"
آثار مولانا به علاوه مناطق فارسی زبان, تاثیر فراوانی در هند و پاکستان و ترکیه و آسیای میانه گذاشته است. همچنین سروده‌هایش تأثیر فراوانی در ادب و فرهنگ ترکی نیز داشته‌ است. 
دلیل این امر آن است که اکثر جانشینان او که در طریق مولویه سلوک می‌کردند، از شهر قونیه برخاسته بودند. آرامگاه وی نیز در قونیه، مطاف اهل دل به‌شمار می‌آید.
"ای بسا هندو و ترک همزبان
وی بسا دو ترک چون بیگانگان"
باید بگویم برخی از محققان از جمله دکتر زرین‌کوب برآن‌اند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده‌ است. جلال‌الدین همایی در این رابطه به این بیت پسر مولانا اشاره میکند.
"فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل‌اند و در خوابند"
 
درگذشت مولانا:
مولانا پس از مدت‌ها بیماری در ۶۸ سالگی درگذشت.
در آن روز سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند. 
افلاکی می‌گوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این سوگ بر پا بود:
بعد چل روز سوی خانه شدند
همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این
که شد آن گنج زیر خاک دفین
 

جمعه 26 آذر 1400برچسب:,

|

بلوغ زود رس و بلوغ دیر رس

روان‌شناسان، فراوان دربارۀ بلوغ زودرس جوانان سخن گفته‌ و هشدار داده‌اند.

 کاش جامعه‌شناسان هم دربارۀ بلوغ عقلی دیررس در برخی جوامع بشری پیوسته هشدار می‌دادند و زنگ‌های خطر را به صدا درمی‌آوردند.

 بلوغ دیررس، یعنی آنچه را که در سی‌سالگی فهمیده‌ای باید در بیست‌سالگی می‌فهمیدی و آنچه در پنجاه‌سالگی آموختی باید در چهل‌سالگی می‌دانستی. گاهی دیر فهمیدن به اندازۀ نفهمیدن، زیان‌‌بار است. وقتی کار از کار گذشت، نه پشیمانی سودی دارد، نه آگاهی.

جامعه نیز مانند انسان، دوران بلوغ دارد. جامعه‌ای که دیرتر به بلوغ عقلی می‌رسد، آنچه را که مثلا باید در قرن بیستم میلادی می‌فهمید، در قرن بیست‌ویکم می‌فهمد. پس در قرن بیست‌ویکم چیزی را می‌فهمد که زمان آن گذشته است. بدین ترتیب، چیزی را که باید در قرن بیست‌ویکم بیاموزد و مربوط به همان قرن است، نمی‌آموزد و به قرنی دیگر وامی‌گذارد. این دومینوی تأخیر همین‌طور قرن‌های او را می‌‌بلعد و میان او و قافلۀ تمدن فاصله می‌اندازد.

بلوغ عقلی جامعه، نشانه‌هایی دارد که مهم‌ترین آنها، مسئولیت‌پذیری، توانایی در کار گروهی و فروتنی است:

 جامعۀ فروتن، بلندپروازی نمی‌کند، اگرچه به دوردست‌ها می‌نگرد؛ خیال‌اندیش نیست، اگرچه تخیلی قوی دارد؛ شعارهای خام نمی‌دهد، اگرچه از صدایی بلند در جهان علم و صنعت برخوردار است؛ به روی دیگران چنگ نمی‌اندازد، اگرچه دوست و دشمنش را می‌شناسد؛ به تجربه‌های جوامع دیگر ارج می‌نهد و چرخ را دوباره اختراع نمی‌کند، اگرچه آسیب‌ها را هم می‌شناسد.

توانایی در کار گروهی را هم باید در دوران کودکی آموخت که متأسفانه نظام آموزشی ما هیچ برنامه‌ای برای آن ندارد؛ بلکه پیوسته بر آتش تفکیک‌ها و تقسیم‌ آدم‌ها به بهانه‌های گونه‌گون می‌دمد.

دربارۀ مسئولیت‌ناپذیری ما ایرانیان نیز اگر شک دارید، این روزها سری به طبیعت بزنید. در ایام نوروز چند بار خواستم به توصیۀ حافظ عمل کنم و بر لب جویی بنشینم تا گذر عمر را ببینم؛ «کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس.» اما هر بار که بر لب جویی نشستم، آنقدر زباله و بی‌مرامی و زخم ظلم و جفا بر تن طبیعت ‌‌دیدم که آه از نهادم برآمد. رفتار ما با طبیعت، گویاترین گواه بر مسئولیت‌ناپذیری ما است و مردمی که رفتارشان با طبیعت این است، سرنوشتشان نیز همین است

پنج شنبه 25 آذر 1400برچسب:,

|

شکسپیر می گوید

شکسپیر می گوید: 
وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند: گوش کن...
وقتی میتونستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند...
وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم...
وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند...
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند...!!! 
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد...! بیائیم زیبازندگی کنیم
 

دو شنبه 22 آذر 1400برچسب:,

|

کسی که دروغ می گوید

کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ فيلسوف است
کسی که راست و دروغ برای او يکی است، چاپلوس است
کسی که پول مي گيرد تا دروغ بگويد دلال است
کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد، گدا است
کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد قاضی است
کسی که پول می گيرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکيل است
کسی که جز راست چيزی نمی گويد بچه است
کسی که به خودش هم دروغ می گويد متکبر است
کسی که دروغ خودش را باور می کند ابله است
کسی که سخنان دروغش شيرينست شاعر است
کسی که علی رغم ميل باطنی خود دروغ می گويد همسر است
کسی که اصلا دروغ نمی گويد مرده است
کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد پر حرف است
کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سياستمدار است
کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند ديوانه است
 
 

دو شنبه 22 آذر 1400برچسب:,

|

انسان ها

 انسان‌های بزرگ زودتر از دیگران سلام می دهند.

انسان‌های متوسط در سلام کردن عجله‌ای ندارند.

انسان‌های کوچک اما منتظرند دیگران به آن‌ها سلام کنند.

**

انسان‌های بزرگ اول فکر می کنند، بعد حرف می‌زنند.

انسان‌های متوسط اول حرف می‌زنند، بعد فکر می کنند.

انسان‌های کوچک اصلا فکر نمی‌کنند.

**

انسان‌های بزرگ بدی‌های دیگران را فراموش می کنند.

انسان‌های متوسط خوبی‌های دیگران را فراموش می کنند.

انسان‌های کوچک قبول ندارند که چیزی را فراموش می‌کنند.

**

انسان‌های بزرگ انتقادپذیرند.

انسان‌های متوسط انتقاد گریزند.

انسان‌های کوچک انتقاد ستیزند.

**

انسان‌های بزرگ اشتباهات خود را جبران می‌کنند.

انسان‌های متوسط اشتباهات خود را تکرار می‌کنند.

انسان‌های کوچک اصلا قبول ندارند که در زندگی اشتباه می‌کنند.

**

انسان‌های بزرگ به فکر حفظ جایگاه دیگران هستند.

انسان‌های متوسط فقط به فکر حفظ جایگاه خود هستند.

انسان‌های کوچک به فکر نابودی جایگاه دیگران هستند.

**

انسان‌های بزرگ به فکر جلب رضایت خداوند متعال هستند.

انسان‌های متوسط به فکر جلب رضایت مردم هستند.

انسان‌های کوچک آنقدر از خود راضی‌اند که هیچ کس از آن‌ها راضی نیست.

**

انسان‌های بزرگ خواسته‌های دیگران را تامین می‌کنند.

انسان‌های متوسط تقاضای تامین خواسته‌هایشان را توسط دیگران دارند.

انسان‌های کوچک خواسته‌هایشان را به دیگران تحمیل می کنند.

**

انسان‌های بزرگ برای احقاق حقوق دیگران می‌کوشند.

انسان‌های متوسط فقط برای اثبات حقوق خود تلاش می‌کنند.

انسان‌های کوچک اما انگار فقط در تضییع حقوق دیگران پافشاری می‌کنند.

**

انسان‌های بزرگ کارشان را خوب انجام می دهند، اگرچه تشویق نشوند.

انسان‌های متوسط به‌شرط تشویق، کارشان را خوب انجام می‌دهند.

انسان‌های کوچک اما تا تنبیه نشوند، کارشان را درست انجام نمی‌دهند.

**

انسان‌های بزرگ طبق برنامه عبادت می‌کنند.

انسان‌های متوسط بدون برنامه عبادت می‌کنند.

انسان‌های کوچک اصلا عبادت نمی‌کنند.

**

انسان‌های بزرگ انرژی فراوانی به شما می‌دهند.

انسان‌های متوسط نه انرژی می‌دهند و نه انرژی می‌گیرند.

انسان‌های کوچک اما انرژی فراوانی از شما می‌گیرند

دو شنبه 22 آذر 1400برچسب:,

|

گوسفندها مثل پلنگ ها ...

گوسفندها مثل پلنگ نعره نمی‌کشند، مثل الاغ عرعر نمی‌کنند، مثل شیر نمی‌غرند،
مثل خرگوش نمی‌دوند، مثل ماهی زیرآبی نمی‌روند و مثل اسب به سرعت فرار نمی‌کنند..  و شاید به همین دلیل است که همیشه به صورت " گله" هستند و یک " سگ" از آنها مراقبت می‌کند تا عاقبت خورده شوند.
سگ‌ها مواظب گوسفندها هستند، نمی‌گذارند گرگ‌های وحشی آنها را بخورد و مواظب‌اند که دزد آنها را نبرد و سرانجام قصاب آنها را بکشد.
سگ‌ها وفادارند، ولی نه به گوسفندها، بلکه به قصاب‌ها.
علت اینکه دموکراسی به درد گوسفندان نمی‌خورد این است که آنها یا باید به سگ رای بدهند، یا به قصاب،
در غیر این صورت باید خیانت کنند و به سوی گرگ بروند که او هم آنها را خواهد خورد.
حتی اگر مدرنیزه هم بشوند، فقط بطور مکانیزه کشته می‌شوند، اگر دیندار هم بشوند، عید قربان قتل عام می‌شوند. 
اعلام همبستگی میان گوسفندان تا وقتی ترس از گرگ و اعتماد به سگ و چاقوی قصاب است، بیهوده است، فقط باعث می‌شود کشتارگاه مکانیزه ساخته شود.
انتخابات برگزار شد، همه گوسفندان به سگ رای دادند، جز او کسی را نمی‌شناختند.
پشت سر هر گوسفند ناموفق، یک گرگ است.
دموکراسی در دنیای گوسفندها، یعنی انتخاب یکی از این سه گزینه: سگ... گرگ... یا قصاب!!؟
باید سعی کنیم از گوسفند بودن خارج شویم. این کار با مطالعه و مطالبه  امکان پذیر است.
من با رای دادن و انتخابات ازاد مخالف نیستم ... من با رای بی جا دادن به ادمهایی که حکومت گزینش کرده براساس منافعشون و تا حالا هزاران بار تو پست ها و مناصب مختلف گند زدند و دستشون پاک نیست مخالفم 
باید این روند اصلاح بشه و این حلقه تکراری خودیهای نظام بشکنه !! 
اینها ۴۳ سال فرصت داشتند و جز نکبت و بدبختی و حقارت و جنگ چیزی به ارمغان نیاوردند ...
با عدم شرکت در هیچ انتخاباتی مشروعیت این نظام رو در نظر بین الملل از بین میبریم 
با عدم شرکت در انتخابات حس حقارت و خر و نافهم بودن همیشگی مان از بین میرود 
انشالله به همین روزهای عزیز، روزی به فهم مطالبه گری میرسیم که این جماعت رو که باعث بدبختی مردم و عزیزانمان شدند را بسزای اعمالشان برسانیم 
جمع کنیم ۱۰۰۰ نفر هم نمیشوند که ۸۳ میلیون نفر را به بند اسارت کشیدند

دو شنبه 22 آذر 1400برچسب:,

|

پایان صدارت خانم مرکل

گزارش اشپیگل در پایان صدر اعظمی آنگلامرکل 
 ملت آلمان از صدراعظم خود خداحافظی میکند؛ صدراعظمی که نه به مد و اجناس لوکس اهمیت داد و نه تسلیم وسوسه دوربین‌های خبرنگارها و چاپلوس‌ها شد. 
خانم مرکل نه در محله گرانقیمت ملک خرید و نه اتومبیل‌های گران و لوکس؛ کاخ سلطنت نساخت، در تعطیلات خود نه در قایق‌های لوکس مسافرت کرد و نه یکی از این نوع خرید و همینطور هواپیمای خصوصی نداشت. 
دعوت به مهمانی‌های خصوصی را رد میکرد؛ در هتل‌های پنج ستاره دیده نشد و در مجالس اعیان ‌و اشراف شرکت نکرد. 
 
۱۶ سال تمام طرز لباس پوشیدنش را عوض نکرد و لباس‌های برند معروف و گرانقیمت هرگز نپوشید. 
در یکی از کنفرانس‌های مطبوعاتی یک خبر‌نگار از او پرسید: خانم مرکل به چشم میخورد که شما لباس‌های متنوع نمیپوشید و آنها را به ندرت عوض میکنید؛ شما فقط یک دست لباس دارید؟ وی جواب داد من کارمند ‌و خدمتگزار ملت هستم؛ مانکن که نیستم. 
 
در مصاحبه مطبوعاتی دیگر از وی سوال شد آیا در خانه‌اش کلفت دارد که مسئول نظافت خانه و یا آشپزی و غیره باشد؟ جواب مرکل این بود: « نه من خدمتگزار ندارم و احتیاجی هم به همچین کمکی ندارم، همسر من و خودم کارهای روزمره خانه را خودمان انجام میدهیم. »
خبرنگار دیگری پرسید چه وقتی لباس‌هایتان را میشوئید؛ خودتان و یا همسرتان؟ او جواب داد: کارهای وصله و غیره را من انجام میدهم و همسرم نیز مسئول ماشین لباسشویی است (همسر مرکل پروفسور دانشگاه است.)
بالطبع ما این کارها را اکثراً دیروقت انجام میدهیم. خوشبختانه دیوارهای آپارتمان ما پهن هست و ما دقت می‌کنیم که برای همسایه‌ها مزاحمت ایجاد نکنیم. 
خانم مرکل ادامه داد من انتظار داشتم از من در مورد موفقیت و یا عدم موفقیت کار دولت بپرسید؟!
 
خانم مرکل اجاره‌نشین یک آپارتمان عادی است مثل شهروندان عادی شهر؛ وی حتی قبل از اینکه صدراعظم شود در این آپارتمان زندگی می‌کرد و بعد از آنکه رئیس دولت شد آپارتمان را عوض نکرد. او هیچگاه به یک ویلا اسباب کشی نکرد؛ نه مالک خانه است و نه استخر و هواپیمای خصوصی دارد. 
 
او در ۱۶ سال ریاست خود هیچ یک از اقوام خود را به خدمات دولتی منصوب نکرد و یا برای خود و فامیلش سمت مهم در بخش خصوصی اقتصاد فراهم نکرد. او ساعی و با هوش است و همیشه متواضع ماند. صبور و با احساسی ظریف در قبال انسان‌هاست و به قضاوت وی می‌شد همیشه اطمینان داشت.

شنبه 20 آذر 1400برچسب:,

|

خو پذیر است نفس انسانی

زنهار که در نبرد دیو، دیو نگردی
نفرت شبیه ترین  ماجرا به عشق است. 
آدم ها عشق می ورزند به چیزی یا کسی و بی آنکه بدانند هر روز به معشوقشان شبیه تر می شوند.
آدم ها نفرت می ورزند به کسی یا چیزی و بی آنکه بدانند هر روز به منفورشان شبیه تر می شوند.
آدم  همه عمر می خواست شیشه عمر دیو را بشکند اما یک روز به خودش آمد که خود نیز در شیشه است و دیوی دیگر شده است.
پیش از آنکه خون دیو را بریزی باید بدانی که از خون دیو دیوی دیگر زاده خواهد شد و هر که دست و پایش به خون دیو آغشته شود، دیو می شود.
شیاطین از مرگ خود غمگین نخواهند بود اگر فرشتگان در جنگ با آنها کم کم بال و پر بریزند و اگر از مهرشان، غضب بروید و از عشقشان، تنفر.
شیاطین همین را می خواهند که هر فرشته، شیطان شود و هر آدم، هیولا.
زنهار که در جنگ با شیطان، شیطان نشوی و در مبارزه با هیولا، هیولا نباشی و در نبرد با دیو، دیو نگردی...

شنبه 20 آذر 1400برچسب:,

|

حکیم ژاپنی

حکیم بزرگ ژاپنی روی شن‌ها نشسته و در حال مراقبه بود 
مردی به او نزدیک شد و گفت : 
مرا به شاگردی بپذیر ...
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت : کوتاهش کن
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد
حکیم گفت : برو یک سال بعد بیا
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت : کوتاهش کن
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند .
حکیم نپذیرفت و گفت : برو یک سال بعد بیا
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند
مرد این بار گفت : نمی‌دانم و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید.
حکیم خط بلندی کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.
این حکایت ، یکی از رموز فرهنگ ژاپنی‌ها را در مسیر پیشرفت نشان می‌دهد :
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست . با رشد و پیشرفت تو ، دیگران خود به خود شکست می‌خورند.
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده.
با کوتاه کردن دیگران ما بلند نمی‌شویم و برعکس، بازتاب رفتار ما باعث کوتاهی‌مان می‌شود.
 
برایان تریسی

شنبه 20 آذر 1400برچسب:,

|

عشق سرمدی

یک شنبه 14 آذر 1400برچسب:,

|

دیوان طوطی همدانی

 

دیوان طوطی همدانی چاپ انتشارات جمهوری 1394 

یک شنبه 14 آذر 1400برچسب:,

|

مذهب سنتی و مذهب ولایی

 •مذهب «سنتی» مدتهاست در حال گسست از مذهب «ولایی» حکومتی است.

•مذهب سنتی به برخی اصول پایبند است؛ بعضی ارزشهای اخلاقی، حرمت جان و مال و ناموس مردمان؛ اما در مذهب ولایی همه این‌ها را می‌توان در عشق به رهبر فدا کرد.

•مذهب سنتی هم پایگاه رای حکومت بوده و هم محل عضوگیری نیروهای سرکوب ولایی (جمعی که شبیه یک فرقه شده‌اند).

 •اقشار مذهبی سنتی نیز دیگر حاضر نیستند «اقتصاد»شان را به «دین» حکومتی بفروشند.

•هر قدر مذهب سنتی رها شود، بیان خاص خودش را خواهد داشت؛ چه در شعائر مذهبی مثل نوحه‌های متفاوت و چه در اعتراضات اجتماعی. مثلا ابتکار فراخوان برای نماز جمعه مردمی.

 •یک جبهه جدید جلوی حکومت باز شده و حکومت را با همان زبان و ارزش‌های خودش مورد خطاب قرار می‌دهد. این هم در ساخت حکومت تاثیر می‌گذارد و هم موجب ریزش نیروی سرکوب می‌شود.

•سالهاست که کشاورزان اصفهان می‌گویند ما انقلاب کردیم، ما به جبهه رفتیم، ما خانواده شهید هستیم؛ چرا به اعتراضات ما رسیدگی نمی‌کنید. و بالاخره به خیابان می‌آیند. اما شاهد حکم قانون و فتوای شرع علیه‌شان هستند

شنبه 13 آذر 1400برچسب:,

|

کشورهای اسکاندیناوی

چرا کشورهای اسکاندیناوی با بقیه دنیا فرق دارند؟
◾️در شمال اروپا منطقه‌ای وجود دارد به نام اسکاندیناوی. کشورهای این منطقه عبارتند از سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، ایسلند و جزایر فارو. زبان مردم این سرزمین‌ها از ریشه زبان آلمانی است. مردم اسکاندیناوی از نسل جنگجویان وایکینگ‌ هستند که در زمان‌های قدیم، با کشتی به سرزمین‌های مختلف حمله می‌کردند و مایملک آن‌ها را غارت می‌کردند. 
◾️گنده لات های شمال اروپا بسیار خرافاتی بودند و خدایان وایکینگی نظیر اودین و گرگ غول آسا فنریر را ستایش می‌کردند. وایکینگ‌ها اعتقاد داشتند که اگر در جنگ کشته می‌شدند روح‌شان به والهالا (بهشت وایکینگ‌ها) وارد می‌شد و همراه با سایر جنگجویان افسانه‌ای بر سر یک میز بزرگ چوبی می‌نشستند و شراب ناب والهالایی می‌نوشیدند و می‌خندیدند.
◾️نوادگان‌ آنان تفاوت‌های فاحشی با آنان دارند. مردم اسکاندیناوی که به نوردیک‌ها معروف هستند به عنوان آدم‌هایی آرام و صلح طلب و در عین حال متفکر شناخته می‌شوند که نه تنها مثل وایکینگ‌‌ها نان کسی را از چنگش در نمی‌آورند، بلکه با تکیه بر نظام اقتصادی منحصر به فردشان کاری کرده‌اند که تمام اتباع آن‌ها بدون چشمداشت به مال بقیه، در رفاه کامل زندگی کنند.
◾️مؤسسه لگاتوم هر سال با بررسی عواملی مانند اقتصاد، کارآفرینی، سیستم حکومتی، تحصیلات، بهداشت و سلامت، امنیت فردی و اجتماعی، آزادی‌های فردی و سرمایه‌ اجتماعی در بین تمام کشورهای دنیا، لیستی منتشر می‌کند که خوشحال‌ترین کشورهای دنیا را به ترتیب معرفی می‌کند. با نگاهی به این لیست متوجه می‌شویم از ۶ کشور دنوردیک که نام بردیم، در سال ۲۰۱۴، نروژ عنوان اول را دارد، دانمارک چهارم است، سوئد ششم، فنلاند هشتم و ایسلند یازدهم است.

پنج شنبه 11 آذر 1400برچسب:,

|