صاحبدلان

صاحبدلان

فرهنگی . اجتماعی . ادبی

م . توحیدی
م . توحیدی

به وبلاگ من خوش آمدید http://mata.lxb.ir
mata.1952@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس mata.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

صاحبدلان

زندگی سلام

گلشن چت

مطالب اخير

داریوش شاه

اصول کلی مکتب فکر دکتر شریعتی

عاشق زندگی

روز و روزگارتان خوش باد

دوست یا برادر

دشمننی روسیه با ایران

ما نابیناییم!

برگی از تقویم تاریخ

فقه آسان

قدیما

افراد منفی

سخن گفتن با خدا

آداب شریعت

نام خانوادگی

نگفتمت مرو آنجا

همه ما شریک جرم هستیم

بهترین ها

اگر برای ....

سلام صبح بخیر

ایام گل و یاسمن و عید صیام

سلام عید فطر

شب آمرزش و غفران

خوش بینی و فعالیت های اجتماعی

روزتون بخیر

قبله ی آمال

عجب و تکبر

گناه و گناهکار

یک نامه دوستانه برای بانوی من

انسانهای نیکوکار

هر چیز و هر کار در زمان خودش باید انجام شود

آتش به اختیار

دوست خوب من سلام

آنانکه نمی اندیشند.

مذهب چیست؟

ماه کنعانی من

فاصله تولد تا مرگ

حجاب

عزت نفس داشته باش

شیخ و شیطان

متفاوت باش

نويسندگان

م . توحیدی

پیوند های روزانه

حمل خرده بار از چین

حمل و سفارش از چین به ایران

فروش جلو پنجره لیفان

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آرمانشهر

 
نظامی گنجوی، شاعر پارسی گوی قرن ششم قمری در شعری زیبا خصوصیات آرمانشهر انسانی را در مسیر سفر اسکندر چنین بیان میکند:
پديدار شد شهري آراسته * چو فردوسي از نعمت و خواسته 
 
اسکندر از دیدن این شهر در ناکجا آباد، شگفت زده گرديد و از  مقيمان اين شهر، چگونگی برپاشدن این نظام اجتماعی آرمانی را جویا می شود.
در برابر پرسش اسکند، خردمندی از اهالی، آرمان شهر مطلوب را چنين وصف مي کنند:
چنان دان حقيقت که ما، اين گروه * که هستيم ساکن در اين دشت و کوه 
درِ کج روي بر جهان بسته ايم * ز دنيا بدين راستي، رَسته ايم 
دروغي نگوييم در هيچ باب * به شب باژگونه نبينيم خواب 
چو عاجز بوَد يار، ياري کنيم * چو سختي رسد، بردباري کنيم 
گر از ما کسي را زياني رسد * وز آن رخنه ما را نشاني رسد 
برآريمش از کيسه ي خويش، کام * به سرمايه ي خود، کنيمش تمام 
ندارد ز ما کس ز کس، مال بيش * همه راست قِسميم در مال خويش 
شماريم خود را همه، همسران  * نخنديم بر گريه ي ديگران 
ز دزدان نداريم هرگز هراس * نه در شهر شِحنه، نه در کوي پاس 
نداريم در خانه ها، قفل و بند * نگهبان نَه، با گاو و با گوسفند 
سخن چيني از کس نياموختيم * ز عيب کسان، ديده بَر دوختيم 
به غم خواري يکديگر، غم خوريم * به شادي، همان يارِ يکديگريم 
پسِ کس نگوييم چيزي نهفت * که در پيش رويَش، نياريم گفت 
تجسس نسازيم کاين کس چه خورد! * فغان بر نياريم کان را چه کرد! 
کسي گيرد از خَلق با ما قرار * که باشد چو ما پاک و پرهيزگار 
چو از سيرتِ ما دگرگون شود * ز پرگار ما زود بيرون شود.
  .
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

یک شنبه 12 ارديبهشت 1400برچسب:,

|