روحانیت
|
|
لزوم استقلال روحانیت شیعه از دولتها
روحانيت شيعه كه به دست ائمه شيعه پايه گذارى شده است، از اول، اساسش بر تضاد با قدرتهاى حاكمه بوده است.«حامد الگار» در كتاب «نقش روحانيت پيشرو در نهضت مشروطيت» مى گويد: «اساس روحانيت بر انكار حقانيت پادشاهان است.»*
روحانيت شيعه هميشه از نظر معنوى متكى به خدا بوده و از نظر روابط اجتماعى متكى به مردم. هيچ وقت جزو دولت نبوده. روحانيت سنى از آنجا باخت كه آقاى ابو يوسف آمد قاضى القضاة هارون شد، هم مفتى اعظم دينى و هم نوكر هارون.*
آدمْ ، مفتى اعظم باشد و نوكر خليفه، ديگر نمى تواند پايگاه مردمى داشته باشد. فردى نظير شيخ محمد عبده از روشنفكران روحانيين اهل تسنن وقتى مى خواهد رئيس جامع ازهر بشود آقاى خديو عباس بايد ابلاغ به نامش صادر كند، اگرنه مردم مصر مى گويند مفتى بودنش باطل است چون خليفه به او اجازه نداده.*
*آقاى شيخ محمود شلتوتِ مصلح ، بايد جمال عبد الناصر برايش ابلاغ صادر كند، وقتى هم در اتاقش مى نشيند عكس جمال عبد الناصر بايد بالاسرش باشد. او قهرا ديگر نمى تواند پايگاه مردمى داشته باشد، نمى تواند عليه همان عبد الناصر قيام كند، چنان كه شيخ محمد عبده نمى تواند عليه خديو عباس قيام كند.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج24، ص: 275-273- با تلخیص و ویرایش جزئی
نظرات شما عزیزان:
|
دو شنبه 27 ارديبهشت 1400برچسب:, |
|
|
|