فرانکشتاین
|
|
این داستان علمی تخیلی را دیدهاید یاخیر؟ خلاصهاش اینست که یک کیمیاگر انگلیسی به دنبال کشف مادهای بود که به یک مرد عادی بدهد و او به یک غول تبدیل شود و سپس دارویی بدهد و به حال عادی برگردد، او در این کار خود موفق شد، دارویی ساخت که به همراه مستخدم آزمایشگاه به بانک میرفت و آن را به او میداد و او به یک غول فرمان بر و مطیع ارباب تبدیل میشد و به دستور ارباب بانک را میچاپید، رقبا را میکشت و هر کار لازم بود انجام میداد و سپس قرص دوم را میداد و میخورد و غول به شکل عادی برمیگشت، اسکاتلندیارد مبهوت که این چه پدیدهای است که در وسط شهر لندن غولی پیدا میشود جنایت میکند، دزدی و قتل و سپس ناپدید میشود، بدینوسیله کیمیاگر توانست رقبا و حریفان را از سر راه بر دارد، ثروت خوبی به چنگ آورد، اما در یک نوبت، غول حاضر نشد قرص دوم را بخورد و به حالت عادی باز گردد، کیمیاگر را کشت، آزمایشگاه را آتش زد و خود در میان آتش سوخت.
فرانکنشتاینها تربیت کرده است وحالا آنها نافرمانی میکنند، درحضور مردم در خیابان به دخترش زشتترین حرفها را میزنند اما او توان مقابله و برخورد را ندارد، اکنون ... را تکرار میکند، فرانکنشتاین های خلق شده همه را نابود خواهند کرد و همه چیز را بر باد خواهند داد، فراکنشتاینهای کیمیاگر داستانی، با جاسوسهای رنگارنگ مکار همه فن حریف سروکار نداشت، اما اطراف فراکنشتاین های کشورمان انواع جاسوسانی هستند که یوَسوِسُ فی صدور الناس میکنند.
به خدا پناه میبرم از آن چه ممکن است اتفاق بیافتد، اکنون شما و دوستانتان، میتوانید با ایشان صحبت کنید و با همین پیشنهاد خودتان رهبری را قانع کنید که اگر انعطاف به خرج ندهند، کشورمان آسیبهای فراوان خواهد دید.
نظرات شما عزیزان:
|
جمعه 12 اسفند 1401برچسب:, |
|
|
|